قلندر

قلندرم قلندرم گمشده ی در ب درم

قلندر

قلندرم قلندرم گمشده ی در ب درم

۱۳ مطلب با موضوع «دلنوشته» ثبت شده است


ساده که ببخشی آدمهایادمیگیرندمدام تورااشتباه کنند...
بعدازهردل شکستگی که لبخندبزنی آدمهاباتوبی رحم ترمیشوند...
قوی که باشی

 هیچ کس حواسش به غصه هایت نیست...وتوکم کم فراموش میکنی که گریه کنی...
سخت میشوی بایک دنیا دل گرفتگی...
وبغصی دائمی...
اماساکت....

  • پارسا قلندر




و نترسید که از سقف عقیده برود بالاتر
"فکر باید بپرد"
برسد تا سر کوه تردید
و ببیند که میان افق باورها
کفر و ایمان چه به هم نزدیکند .... "فکر اگر پربکشد"

جای این توپ و تفنگ و این جنگ،
سینه ها دشت محبت گردد،
دستها مزرع گلهای قشنگ.... "فکر اگر پر بکشد"

هیچکس کافر و ننگ و نجس و مشرک نیست، 
همه پاکیم و رها ...

  • پارسا قلندر


بادبادک تنها همان قدر از آسمان سهم میبرد که
نخش به او اجازه دهد
اما خود را با خیال در زمین نبودن آرام میکند!!
نگذار هیچ نخی به تو وصل باشد
نخ ها تنها لایق عروسک های خیمه شب بازی هستند و بس... درد دارد روزی بفهمی تمام حرکاتی که از تو سر میزند
بابت تفکریست
که اکثریت دشمنان سرزمینت به ذهنت
" القا " کرده اند.

آسمان آرزوهایتان پهناور...

  • پارسا قلندر

  • پارسا قلندر

عکس هایتان را در اینستاگرام دیدم.

ابتدای امر کمی خندیدم و این خنده به تدریج تبدیل به بغض شد و ضجه و... ضجه ام به خاطر چیز هایی که تو داری و من ندارم نبود... به خاطر چیزهایی که بیست سال حسرتش را کشیدم نبود... بگذریم.. ثروت بد نیست اما به شرطی که به مساوات تقسیم شده باشد 

اشتباه و خودفریبی بزرگ ما در این است که فکر کنیم این ثروت و مال و مقام متعلق به خود شماست و شما صاحبان آن هستید.

آهای خانم و آقای آقازاده به شرافت پایمال شده ام قسم تا زمانی که نفس و جانم یاری دهد با صدایم ضجه های نسلمان را فریاد میزنم که امثال پدرانتان حق طبیعی و فطری آن ها را خورده اند و 

آری تا وقت دارید پز بدهید، همدیگر را بکنید، بخورید و برینید و بشاشید به ما و یادآوری کنید که حقوق سی و اندی سالمان در مشت سیستمی فاشیسم چه میکند 

اما... منتظر روزی باشید که با صدای زخم خورده ام وارد مغاکی خوفناک خواهید شد و مطمئن باش که زمان تسویه حساب فرا خواهد رسید.


که فردا میرسه  با پرچم ما... #قلندر

  • پارسا قلندر

پـُشـتـِ مـَن مـالـیـد بـِه خـاک خـوش بـِه حـالـِ زِنـدِه هـا

مـُردِه اَم رو ایـن حـِسـاب لـِه شـُدَم تـو هـَم بـِسـابـ

نـَزار کـِه دَرد بـِرِسـِه بـِه اُسـتـُخـون خـورد بـِشـِه

نـَزار کـِه یـِه شـَمـع کـوچـولـو تـو مـَسـیـرت نـور بـِشـِه

 

  • پارسا قلندر
  • پارسا قلندر

چشاتو ببندی

تفنگ رو بزاری زیر چونه ات 

و بعدش: بنـــــــــــــگ

چه صدای دلنشینی


  • پارسا قلندر

به جرم وسوسه

چه طعنه ها که نشنیدی حوا 

پس از تو 

همه تا توانستند آدم شدند ! 

... چه صادقانه حوا بودی ... 

و چه ریاکارانه آدمیم! 

  • پارسا قلندر

همیشه که آدم کم نمی آورد ... ،


گاهی زیاد می آورد ... ،


غم از سر و روی َش ..


از حدقه ی ِ چشمان َ ش بیرون می زند ...

  • پارسا قلندر